دل گفته ها

ساخت وبلاگ
نمی دانم استاد معین در سال پر تلاطم 1357 شمسی چطور به فکر خودش، شاعرش و آهنگ سازش رسیده بود که بخواند: "من از بیراهه های حله برمیگردم و آواز شب دارمهزار و یک شب دیگر، نگفته زیر لب دارممثال کوره میسوزد تنم از عشقامید طرب دارمحدیث تازه ای از عشق مردان حلب دارم" ...مگر حله (همان حلب خودمان) چه داشته که عشق مردانش اینگونه شاعر و خواننده را دیوانه بیراهه ها کرده؟ شهر حلب به دو چیز معروف بوده: قوطی سازی (صنایع فلزی) و عشق. جالب است که شاید دقت نکرده باشیم که در ایران این واژه پر کاربرد "حلبی" یا "حلب" از کجا آمده. اما قوطی حلبی یا یک حلب روغن یا پنیر به خاطر همین قوطی های فلزی که در حلب ساخته و به دنیا صادر می شده در ایران به حلب یا حلبی معروف شده و هنوز هم کاربرد دارد. صنعتی که برد قدیمی و کاربردی شهر حلب بوده است. و عشق که شور عاشقانه مردان پرتلاش و صنعتگر حلب عالمگیر شده است: "حدیث تازه ای از عشق مردان حلب دارم...". همین روح عاشق پیشگی مردان حلب بوده که بعد از معین خواننده های سرشناس دیگری هم تلاش کرده اند که این شعر مسعود امینی و آهنگی که خود معین ساخته را بازخوانی کنند. حالا من در این شهرم. ماه رمضان است و صبح در شهر عاشقان چشم به روی جهان باز می کنم. هوای پائیز است و نه سرد است و نه گرم اما بدون کاپشن نمی شود بیرون رفت و با کاپشن هم وسط روز گرما آزار دهنده می شود. نیمه شب بیدار می شویم و با همکلاسیها که همه از کشورهای عربی هستند، غذایی که خانم آشپز در شب درست کرده را گرم می کنیم و می خوریم و بعد از چرتی صبحگاهی، ون مخصوصی به دنبالمان می آید و ما را به محل برگزاری کلاس در مقر اصلی ایکاردا می برد. هوای مدیترانه ای و سرسبزی خزیده در ژن این کشور و همسایگانش رشک برانگیز است. سوریه دل گفته ها...
ما را در سایت دل گفته ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : czabedinie بازدید : 682 تاريخ : يکشنبه 22 خرداد 1401 ساعت: 4:17